منشور نهضت «به سوی بهار» چهار بهمن ماه ۱۳۹۷ با حضور دکتر احمدینژاد رونمایی شد.
به گزارش دولت بهار، متن منشور بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
سلام بر بهار انسانها و خرمی دورانها
«نهضت به سوی بهار»
مقدمه:
همه عالم خلق شده است تا انسان با شکوفایی فطرت الهی و ظهور حقیقت انسانی، در یک سیر کمالی و با انتخاب آزاد خود بتواند مظهر صفات خداوند و همه اسماء او از جمله زیبایی، مهربانی، قدرت ،علم، حکمت و رحمت گردد.
او خلق شده است تا وجه خلیفه اللهی انسان را در تعاملات و نظامات اجتماعی بر اساس آن اسماء و صفات به طور کامل در زمین به نمایش بگذارد. این همان موعود و غایت زندگی انسان در این عالم است.
جامعه انسانی بخش اعظم عمر خود را در زمستان و با رشد کند و اندک سپری کرده است و اصل رشد و شکوفایی خود را باید در دوره بهار یعنی رهبری آشکار و الهیِ انسان کامل طی کند.
انبیاء الهی و انسانهای کامل و در عصر ما حضرت مهدی (عج) ظهور و شکوفایی کامل صفات و اسماء خداوند در وجود آدمی و مقصد و راه و راهنمای انسان در رسیدن به مقام خلیفه اللهی هستند.
به میزانی که اسماء الهی در وجود هر انسانی متجلی شود به همان نسبت امام و انسان کامل برای او ظهور کرده و آن فرد بهاری شده است و این همان سیر کمالی بی انتها به سوی بهار و بهار در بهار و هر بهار در مرتبه کمالی بالاتر است.
ارزش های بهاری همان ارزش های الهی و انسانی ومطلوب یکایک انسانها و متعلق به همه آنهاست.
تمام هستی در حال حرکت به سوی ظهور بهار انسانهاست و میل به بهار ، جاری در عالم هستی است.
مطالبه توحید، آزادی، عدالت، علم، حکمت، عزت، پاکی، صداقت، محبت و حق طلبی، کمال جویی، فداکاری و ایثار و زیباییخواهی و رفاه همگانی و پیشرفت در فطرت آحاد انسانها به امانت گذاشته شده و بر همان اساس آفریده شدهاند.
بهار همان جوانه زدن و تجلی این ارزشها در اندیشه، باور ، بیان و عمل انسانها است.
اصل آن است که همگان بهاری شوند و به آن مقصد عالی برسند.
دعوت به بهار و حرکت به سوی بهار در واقع عصاره دعوت انبیاء و حرکت و دعوت به سوی حقیقت انسانی و تحقق فلسفه خلقت جهان و انسان است. “نهضت به سوی بهار”، دعوت انسانها به حقیقت وجودی و ارزش های نهفته در فطرت خود آنهاست.
قرار است به برکت وجود و راهبری بهار انسانها، بساط ظلم و بیعدالتی برچیده شود و جهانی سرشار از صلح، امنیت، شادی، زیبایی، مهرورزی و کمال جویی برپایه همبستگی، خواست و تلاش همگانی در سراسر زمین برپا شود.
تحقق این آینده درخشان نیازمند برچیدن نظامات استکباری، استعماری و سلطهجویی و حضور و نظارت و مشارکت همه انسانها و مدیریت مشترک جهانی است.
ظرف تحقق این ارزشها و آرمانها، جامعه انسانی است. انسانِ تراز این هدف، انسان جهانی و جهانِ تراز آن، جهان انسانی است.
بر این اساس، “نهضت به سوی بهار”، یک جریان مردمی، فراگیر و جهانی است و محدود به شخص یا جغرافیا و یا گروه و طایفه خاصی نیست.
این نهضت مبتنی بر مهمترین اصل معرفت و عمل انسانی یعنی توحید ، مشخصه هایی دارد که باید دائماً تبیین و ترویج شود. باید مراقب بود که “نهضت به سوی بهار” به درستی معرفی شود تا به این مسیر روشن و امیدبخش خدشه ای وارد نگردد.
انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نیز در حقیقت برای رسیدن به همین اهداف برپا شده اند و باید در همین مسیر حرکت کنند و ادامه یابند. این امر نیازمند حضور، مشارکت و نظارت همگانی است.
مجاهدت ملت بزرگ ایران، امام راحل(ره) و شهدا طی دهه های متوالی در همین راستا و برای همین اهداف الهی و انسانی بوده است که امروز بیش از همیشه نیازمند بازخوانی و تبیین دقیق و حقیقی است.
اصول، آرمانها و اهداف؛
اول: فرآیند ظهور
فلسفه خلقت، ظهور و تجلی خداوند در قامت انسان است و سیر حرکت جامعه، در واقع فرآیند این ظهور و امری حتمی و در حال وقوع است. حضور آشکار انسان کامل از قله های رفیع این فرآیند است که با خواست و همراهی عموم مردم و متناسب با رشد جامعه انسانی محقق خواهد شد.
تمام سنت های الهی در راستای تحقق این هدف قرار دارند.
تلاش و حرکت صالحان با همراهی عموم مردم در فرآیند ظهور و امامت و رهبری جهانی حضرت مهدی(عج)، تضمین همه ارزشها و حقوق انسانی و برقراری کامل آزادی، عدالت، کرامت، محبت، امنیت و رفاه ابناء بشر است.
او به اتفاق حضرت مسیح(ع) خواهد آمد و با همراهی صالحان، جامعه بشری را در این راه نورانی یاری و راهبری خواهد کرد.
دوم: همگانی بودن
حقیقت ظهور و فرآیند آن و همه اهداف و آرمانها و همچنین سعی و تلاش برای تحقق آنها، متعلق به همه انسانها است. توجه و نسبت امام(عج) به عموم انسانها یکسان است و هیچ فرد یا گروهی، برتر و صاحب امتیاز نیست.
هر نوع تلاش برای انحصاری کردن آرمانها و یا راه رسیدن به آنها با هدف سیطره و برتری بر دیگر انسانها یا تامین منافع فردی و گروهی و کسب قدرت و ثروت از طریق تجاوز و تعدی به حقوق دیگران و همچنین دستاندازی به ثروت عمومی، محکوم و در نقطه مقابل بهار و فرایند ظهور است.
“نهضت به سوی بهار” یک دعوت آشکار به وحدت و مشارکت و اهتمام عمومی برای تحقق ارزش های فطری و ساختن آینده مشترک و شکوهمند به جای جدال و اختلاف به ویژه در موضوعات گذشته است. برای رفع اختلاف و تنازع و تحقق وحدت جامعه انسانی به آینده محترم و مشترک و موعود دعوت می کند.
این نهضت مرز ندارد و یک دعوت جهانی برای همه انسانها فارغ از جغرافیا، نژاد و مذهب است و تحقق این ارزشها مستلزم مشارکت و نظارت فعال آحاد مردم و مدیریت مشترک جهانی است. اصل مترقی مسئولیت اجتماعی و امر به معروف و نهی از منکر ناظر بر این امر بسیار مهم است.
سوم: آزادی کامل
همه انسانها آزاد آفریده شده اند و فلسفه بعثت انبیاء، آزاد کردن همه انسانها از همه اسارتها است. انسان باید از اسارت ذهنیتهای منجمد و طبیعت، جهل، وراثت، تاریخ، خودخواهی و استکبار و نظامات سلطهگر و استبدادی، فساد، تبعیض و ظلم و ستمگری رهایی یابد.
حقیقت انسانی برآمده از عقل، اندیشه وفطرت است که صرفاً در فضای عطرآگین آزادیِ کامل، شکوفا می شود. هر عملی که تحت فشار و با سلب آزادی انجام شود، فاقد ارزش است.
بدون آزادی در انتخاب و آزادی در اراده و ِاعمال اراده، مفاهیمی مانند خیر و شر، درست و غلط و ثواب وعقاب الهی بی معنی می شود و راهی برای رشد و شکوفایی انسانها وجود نخواهد داشت. عامل اصلی برتری انسان بر سایر موجودات، حق آزادی انتخاب و اراده است.
انسانها باید بتوانند آزادانه انتخاب و عمل نمایند و در هر صورت نتایج و تبعات حقیقی اندیشه و اراده خود را در مسیر کمال دریافت و تجربه کنند.
ضرورت آزادی کامل در اندیشهورزی و تعقل امری بدیهی است. اندیشه و عقل صرفاً در سایه آزادیِ کامل رشد می کند و ارزش میآفریند و در فضای تحمیل بی معنا میشود.
انحصاری کردن آزادی یا اعمال محدودیت در آن، توسط هر کس و تحت هر عنوان، نشانه ای از برتری جویی و شاخصه اصلی شیطان است که هیچ نسبتی با فلسفه خلقت و حقیقت انسان ندارد. هر تصمیم و اقدامی که به هر شکل سالب یا محدود کننده آزادی مردم باشد، فاقد مشروعیت است.
خداوند انسانها را آزاد خلق فرموده و به هیچ بنده ای اجازه نداده است که آزادی دیگران را محدود نماید و یا بنده کسی غیر خداوند باشد. عبودیت خداوند بیهمتا و بیانتها، آزاد شدن در فضای بی نهایت و عین آزادی حقیقی است.
هیچ انسانی نمیپذیرد که فردی را انتخابکند تا آزادی او را محدود و یا حقوق اساسی او را پایمال نماید.
پذیرش هر نوع محدودیت در آزادی انسانها به دیکتاتوری و استبداد میانجامد و استقرار عدالت حقیقی و ریشهکنی ظلم که مستلزم حضور و اراده عمومی است نیز فقط در سایه استقرار آزادی کامل برای همه انسانها امکانپذیر است.
مجدداً تاکید می نماید که ماموریت اصلی پیامبران الهی آزاد کردن انسانها از همه اسارتها و تامین آزادی حقیقی و کامل آنها بوده است.
نظامات اجتماعی باید تضمین کننده و گسترش دهنده آزادی باشند و با هر نوع مانع و عاملی که محدود کننده و یا وارد کننده خدشه به آزادی انسانها است مقابله نمایند.
آزادی کامل نه تنها به معنای هرج و مرج و تعدی به حقوق دیگران نیست بلکه ریشه های هرج و مرج و تجاوز و تعدی را از بین می برد.
ریشه بسیاری از مفاسد، فواصل طبقاتی و مشکلات اجتماعی را میتوان در خروج نظامات اجتماعی از دایره اختیار و ماموریت اصلی و در محدود کردن آزادی مردم و یا در انحصار آزادی برای عدهای خاص جست و جو کرد.
وقتی همه به طور کامل آزاد باشند فرصتی برای تجاوز و تبعیض باقی نمی ماند. لازمه آزادی همگانی، قوی و توانمند بودن آحاد مردم است. همه باید مقتدر و توانمند باشند.
وظیفه رهبران و مدیران جوامع نیز در اصل ایجاد فرصت توانمند شدن آحاد مردم ، رفع موانع و تضمین و گسترش نامحدود آزادی برای همگان و اجرای خواست و اراده انتخاب کنندگان است.
بسط آزادی به اقتدار انسانها می انجامد و اقتدار آحاد مردم مقوم و گسترش دهنده آزادی بالاتر است.
حق تعیین سرنوشت پایه ای ترین حق هر انسانی است که باید به رسمیت شناخته شود. بدون این حق که مستلزم آزادی در اندیشه، انتخاب و اراده است هیچ جایگاهی برای رشد و ظهور حقیقت انسان باقی نمی ماند.
فلسفه خلقت، در انتخاب و تعیین سرنوشت آزاد و اعمال اراده آزاد انسان محقق میشود و هر اقدامی که آن را محدود و تضعیف کند یا در انحصار گروهی خاص قرار دهد، علیه مصالح همگانی بوده و محکوم به شکست است.
حکومت و دولت و تمام اختیار و موجودیت آن، متعلق به مردم و برای تامین و تضمین حقوق مردم است و به خودی خود هیچ اصالتی ندارد.
حکومتها اساساً سیطره ای بر مردم ندارند بلکه صرفاً باید خواست مردم را نمایندگی کنند و اهتمام خویش را صرف خدمت صادقانه به مردم و تحقق مطالبات مشترک آنها، هموار کردن مسیر شکوفایی جامعه انسانی و رفع موانع آن نمایند.
چهارم: کرامت انسانی
تک تک انسانها دارای کرامت ذاتی و شایسته احترام هستند.
“نهضت به سوی بهار”، عزت، کمال و دیگر ارزشها را برای همگان می طلبد و هر نوع تحقیر و ذلت را حتی برای بدخواهان خود نمیپسندد. از رنج و محنت یا سقوط اخلاقی هیچ انسانی حتی دشمنان خود به وجد نمی آید و خشنود نمی شود.
این نهضت برای تک تک انسانها ارزش قائل است و هیچ بهانهای را برای تخریب و لگدمال کردن شخصیت حتی یک نفر از انسانها نمی پذیرد.
در اندیشه بهاری بازماندن حتی یک نفر از نیل به قله های عزت و کمال و خلیفه اللهی، خسارتی سنگین به تمامیت جامعه انسانی محسوب میشود. توهین و تخریب دیگران دون شان انسانی است.
هر اقدامی که نافی کرامت انسانها باشد، از اساس عملی مذموم و باطل شمرده می شود. ظلم، تبعیض، فقر، جهل، استکبار، استعمار، اشغالگری و تجاوز از آنجا که مستلزم تحقیر انسانها و نقض کرامت آنان است مذموم و باطل است.
مهمترین وظیفه رهبران و مدیران جوامع بشری، صیانت از کرامت مردم و اصلاح یا زدودن تمام عوامل، قوانین، روندها و رفتارهای مخدوش کننده و مخالف آن است.
پنجم: مطالبه عدالت و نفی ظلم
“نهضت به سوی بهار”، پایبندی به اجرای عدالت در مناسبات اجتماعی و توزیع فرصتها را لازمه کرامت انسانی و بستر ضروری برای شکوفایی استعدادها، برپایی جامعه انسانی و استقرار امنیت و رفاه می داند.
بخش مهمی از فقر، فساد و فاصله طبقاتی ناشی از بیعدالتی در توزیع ثروت طبیعی و فرصتهای اجتماعی است. اجرای عدالت در این بخش زمینه بروز بسیاری از مشکلات را از بین میبرد.
این نهضت، ظلم و بیعدالتی را در هر شکل و هر سطح آن و نسبت به هر انسانی، به ویژه در توزیع ثروتها و فرصتهای اجتماعی و در امور قضایی، مخالف کرامت انسانی میشمارد و به شدت با آن مخالف است. از حقوق مظلومین فارغ از عقیده، نژاد و جنسیت دفاع و با ظالمین بدون توجه به جایگاه و انتساب آنها مقابله می کند.
پذیرش ظلم و همراهی با ظالم از عوامل اصلی گسترش ظلم و بی عدالتی است. همه انسانها به ویژه مظلومین و مستضعفین حق دارند و باید در برابر ظالمان و ستمگران فریاد بزنند و با استیفای حق، ظلم و بیعدالتی را ریشهکن نمایند.
این نهضت، حقوق اساسی و به ویژه مال، جان و آبروی همه انسانها را محترم میشمارد و با هر نوع تعدی به آنها مخالف است و در برابر آن میایستد.
ماموریت بی بدیل رهبران جوامع و حکومتها، بسیج عمومی برای برپایی عدالت و مقابله با ظلم و ظالم است تا جاییکه بدون انجام بلاشرط و کامل این ماموریت، فاقد اصالت و مشروعیت هستند.
ششم: اخلاق، ایمان و عمل صالح
“نهضت به سوی بهار” رعایت اخلاق انسانی از جمله تواضع، احترام، مهربانی، گذشت و تعامل، رعایت و دفاع کامل از حقوق دیگران و احترام به حقیقت انسانی آنان را لازمه رشد جامعه انسانی و کمال انسانها میداند.
ایمان و عمل صالح رمز رستگاری انسان و سعادت فردی و اجتماعی انسانها است که بخش اصلی آن در تعاملات اجتماعی ظهور و بروز می یابد.
هر نوع تفاخر، جدال، نزاع، کینهورزی، عداوت و برخورد قهرآمیز از موضع سیطرهطلبی و توهین و تخریب دیگران را مردود می شمارد و آسیب های وارده بر شخصیت، روح و جان انسانها در اثر تعصب های جاهلی، خودخواهیها و خود برتربینیها را برنمی تابد.
این نهضت، تخریب و توهین به دیگران را با هر هدفی به ویژه برای مقاصد مادی و دست یابی به ثروت و قدرت، نشانه سقوط اخلاقی و انسانی و در نقطه مقابل فلسفه خلقت انسان و موجب آسیب به کل جامعه می داند .
هر سخن، موضعگیری و رفتاری که موجب تخریب، نابسامانی و آشفتگی جامعه گردد، در تقابل با مصالح جامعه و منافع مردم و مردود است.
ایمان به خداوند و لطف و مهربانی او و تلاش صادقانه برای اصلاح امور جامعه و ساختن زندگی بهتر برای دیگران از جلوه های برجسته ایمان و عمل صالح و راه کمال انسان است.
“نهضت به سوی بهار” ، وفاداری، امانت داری، راستی و پاکی در اندیشه، گفتار و کردار و دوری گزینی مجدانه از فریب، دروغ و ریا، به ویژه از ناحیه حاکمان، مدیران و زمامداران را عامل اصلی حسن ظن، تفاهم و اعتماد انسانها به یکدیگر و مایه قوام و دوام زندگی اجتماعی و بستر تحقق آرمانهای الهی و انسانی می شمارد و اهتمام خویش را مصروف تحقق آن می کند.
آحاد مردم و به ویژه زمامداران در این زمینه نقش بسیار مهمی دارند. نظامات اجتماعی باید برای تقویت و ترویج وفاداری، امانتداری و راستی و پاکی تنظیم و سازماندهی شده و هدایت گردند.
هفتم: پذیرش حق
“نهضت به سوی بهار”بر حق آزادی کامل ابناء بشر و ضرورت آزادی در اندیشه و بیان آن و حق شنیدن همه سخنان، اندیشهها و آراء و حق عمومی دسترسی آزاد به اطلاعات تاکید و صرفا بر شناخت و پیروی از حق اصرار می ورزد. بر حقوق اساسی مردم و ارزش های انسانی و الهی، توحید، آزادی، عدالت، کرامت و مهرورزی اهتمام و پافشاری می کند. همه سخنان را می شنود و نیکوترین آنها را میپذیرد و از آن تبعیت و حمایت میکند.
معتقد است که صرفاً در فضای آرام و منطقی و از رهگذر آزادی اندیشه و بیان و تعامل و تعاطی افکار و اندیشهها، حق به طور کامل آشکار و ثابت میشود.
هشتم: توحید و همبستگی
“نهضت به سوی بهار”، دعوت به توحید و عبودیت الهی و ارزشهای مشترک فطری بشر و همدلی و همبستگی و هم افزایی حداکثری بین انسانها را برای تحقق حقیقت بهار انسانی، یک اصل بنیادین و ضرورتی حتمی می داند. با ایجاد هر نوع تفرقه و تشتت تحت هر عنوان و بهانهای مخالف است و آن را مایه تباهی و از دست رفتن فرصت های رشد و شکوفایی انسانها تلقی می نماید.
تحقق کامل همه آرمانها و ارزشهای الهی و انسانی و جامعه سعادتمند در پرتو همبستگی جهانی و تلاش عمومی و مدیریت مشترک جهانی امکان پذیر است.
به عنوان یک امر مسلم، مطالبات بر حق اجتماعی باید در فضای آرام و منطقی و صرفاً با هدف اصلاحگری انجام شود.
“نهضت به سوی بهار” بر این باور است که در امور اجتماعی نزاع و ستیز برای تحمیل نظر و اراده، امری باطل است. اقدامات قهریه و خشونت آمیز موجب تضییع حقوق اساسی جامعه خواهد بود.
روش و منطق این نهضت، تبلیغ و تبیین، گفت و گو و تعامل سازنده، معرفتافزایی، همدلی، همگرایی و همافزایی برای اصلاح وضع جامعه است.
نهم: زمین و محیط زیست
سیاره زمین، میراث مشترک و بستر حیات و رشد و بالندگی انسان است. دوستی با محیط زیست و صیانت از آن، وظیفهای عمومی و ضرورتی حیاتی است.
زمین سرشار از نعمت و فرصت هایی است که متناسب با رشد و توانمندی انسانها بارورتر میشود و در خدمت رفاه، تعالی و شکوفایی انسانها قرار میگیرد.
ثروت طبیعی، ابزار لازم برای شکوفایی و کمال و انجام رسالت انسان در این جهان است. یکایک انسانها به طور مساوی در ارزش ذاتی این ثروت شریکند.
انسانها برای آزاد بودن باید بزرگ و قدرتمند باشند و لازمه این امر مالکیت بر ثروت زمین و بهرهمندی از آن است.
خداوند طبیعت را به مثابه ثروت، پشتیبان انسانها قرار داده است تا با مالکیت و بهره مندی از آن، بزرگ و توانمند شوند.
با وجود تبعیض، بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی، نمی توان توقع توانمند شدن انسانها و ادعای رشد و آزادی و دیگر ارزشها و حقوق انسانی را داشت.
فلسفه اصلی حکومت، تامین و صیانت از حقوق اساسی مردم به ویژه در برنامهریزی برای تحقق سهم مساوی هر فرد از ثروت عمومی با رعایت اصول زیست محیطی است.
حکومت و دولت باید با مشارکت مستقیم و نظارت کامل آحاد مردم، بستر لازم را برای بالفعل سازی این ثروت و توزیع مساوی ارزش ذاتی آن بین تمام مردم فراهم آورد.
فرصت های اجتماعی نیز به عنوان ثروتِ خلق شده توسط عموم باید عادلانه یعنی بر اساس ظرفیت ها، تواناییها و نیازها بین مردم توزیع شود.
هیچ فردی حق ندارد از ارزش ذاتی منابع عمومی و ثروت طبیعی سهم بیشتری ببرد.
ریشه بسیاری از انوع تبعیض ، فساد و فاصله طبقاتی را باید در استفاده ناعادلانه و انحصاری از این ثروت ها و فرصت ها و یا احتکار آنها جست و جو کرد.
کار و تلاش برای عمران زمین و خدمت به بشریت و پیشرفت جامعه، از جمله ارزشهای والای انسانی است.
بدیهی است محصول کار و تلاش سازنده و مفید هر انسان متعلق به خود اوست و باید محترم شمرده شود.
دهم: دانش و آبادانی زمین
علم و دانش یک وصف ممتاز الهی است. تلاش علمی، راه فهم حقایق، پیشرفت و تعالی انسان، شناخت ثروت بیپایان خدادادی وتسلط برزمین و آسمان را هموار می کند. از مهمترین کارهای امام عصر(عج) گشودن دروازههای علم به روی بشریت است.
تلاش مستمر و همهجانبه علمی و کشف حقایق و راههای زیست برتر برای آبادانی عالمانه زمین و متعالی ساختن جامعه انسانی، زیرساخت مهم و از عوامل اصلی تحقق هدف از خلقت جهان و انسان است.
تلاش برای آبادانی زمین در بعد انسانی و مادی ماموریتی عمومی و راه رسیدن به کمال مطلوب و موعود است.
یازدهم: مدیریت مشترک جهانی
تحقق همه ارزشها و آرمانهای پیش گفته و فراهم شدن بستر شکوفایی همه استعدادهای الهی انسانی مستلزم مدیریت مشترک جهانی و حضور و مشارکت و نظارت همگانی در امور جامعه است.
بهترین وضعیت برای جامعه بشری آنگاه رقم می خورد که یکایک مردم آزادانه و آگاهانه خود را مسئول رشد و پیشرفت جامعه و رفع موانع و نابسامانیها بدانند و در تمام امور اجتماعی به طور کامل مشارکت و تحقق همه اهداف و آرمانها را مطالبه و در راه آن تلاش نمایند.
این همان مدیریت مشترک جهانی است که با حضور فعال آحاد مردم و همه ملت ها و در فضای همکاری برادرانه، تعامل مهرورزانه و همافزایی عالمانه امکان پذیر است.
دوازدهم: هر انسان یک بهاری
“نهضت به سوی بهار” و اصول و ارزشهای آن، در انحصار هیچ فرد و گروهی نیست و متعلق به همه مردم است.
اراده الهی بر آن است که مستضعفین پیشگامان جامعه و وارثان و جانشینان خدا در زمین باشند.
نسبت بهار با تمام انسانها مساوی است و همه می توانند پیشگام و راهبر باشند. در فضای بهار، تزاحمی وجود ندارد و سراسر تعاون و فداکاری است. کمال یک فرد نه تنها مانع کمال دیگران نیست بلکه پشتوانه و فرصتی برای همراهی و همگامی دیگران است.
شیطان بر اساس تحلیل اشتباه، خودخواهانه و اغواگرانه، اصرار دارد با تشدید فشار، تخریب، حذف و محدود کردن برخی از یاران و راهبران نهضت به سوی بهار، حرکت عمومی ملت ایران و کل ملت ها را متوقف و یا منحرف نماید.
این در حالی است که هر انسان و هر ایرانی، یک بهاری ، یک انقلابی و یک رسانه است.
“نهضت به سوی بهار” اصولاً نهضتی کاملاً مردمی است و صاحب و مالک آن مردم هستند زیرا در حقیقت اراده عموم مردم بالاترین مظهر اراده خداوند است.
همگان مراقبت نمایند که این اصول را در باورها و رفتارها به طور کامل رعایت نمایند و بدانند که خود مسئول ادامه نهضت به سوی بهار در هر شرایطی هستند.
“نهضت به سوی بهار” یک جریان مبتنی بر تشکیلات متداول حزبی و سیاسی نیست و اساساً حرکتی مردمی در جهت تبیین، تبلیغ و مطالبه و استقرار ارزشهای الهی و انسانی و در غایت تحقق ظهور کامل است، لذا “نهضت به سوی بهار” خود را در جبهه مقابل یا در عرض جریانهای سیاسی و اجتماعی و یا رقیب آنها نمی داند.
این نهضت، جاری در هستی و جامعه انسانی است و در هر وضعیتی تا حصول تمام اهداف ادامه خواهد یافت.
این نهضت مناصب اجتماعی و سیاسی را فرصتی برای تحقق اهداف الهی انسانی می شمارد و برای آنها هیچ ارزش ذاتی قائل نیست.
این نهضت صرفاً اصلاحات اجتماعی را آن هم در راستای تحقق جامعه سعادتمند مطلوب و موعود دنبال می کند و از کشمکشهای معمول برای کسب قدرت اجتناب می نماید.
این نهضت، قدرت و ثروت را متعلق به عموم مردم میشناسد و حضور در مناصب مدیریتی را فقط از طریق خواست و پشتیبانی مردم به رسمیت میشناسد.
مناصب مدیریتی فقط و فقط مسئولیت اجتماعی و فرصتی برای خدمت به مردم، رفع موانع رشد و کمال آنان و در جهت بسط آزادی، عدالت و ارزشهای انسانی الهی اند. هر نوع تصور سیطره یا برتری یا برخورداری از امتیازات ویژه توسط حاکمان و مدیران نسبت به آحاد مردم، تصوری باطل و ریشه بسیاری از نابسامانیها و هدر رفتن فرصتها و استعدادها است.
به فضل الهی بهار حقیقی انسانها که خود صاحب این نهضت مقدس است، حافظ، نگاهبان، راهنما و حامی همگان و همه بهاریها خواهد بود.
این نهضت در متن پیروزی حرکت می کند و شکست برای آن معنا ندارد.
به لطف خداوند، پیروزی و رستگاری همه انسانها و ظهور کامل بهار در سراسر زمین تحت هدایت و راهبری امام عصر (عج) بسیار نزدیک است.
منشور “نهضت به سوی بهار” با یک مقدمه ، در دوازده اصل تهیه و تنظیم شده است.
چهارم بهمن یک هزار و سیصد و نود و هفت